• وبلاگ : کوچه باغ کهکشون
  • يادداشت : يه برخورد، يه نفس عميق!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    ممنون به وبم سر زدي :*
    پاسخ

    سلام ممنون که اومدي وبمو ديدي و همه مطالبشو خوندي و ... :D لااقل يه تره اي هم برا اينجا خورد ميکردي رفيق! :P
    حاج اقا وزيري کيه ؟
    پاسخ

    سلام شادي جون ايشون يه عالم خيلي روشنفکر (به معناي واقعي نه اونچه مصطلحه) بودن. ايشون مسجد جامع يزد رو بازسازي کردن و کنار اون کتابخونه ي وزيري يزد رو تاسيس کردن البته اينا يه گوشه از فعاليت هاي ايشونه. حتما شنيدي ميگن کتابهاي قطع جيبي ، وزيري و ... :) درضمن ايشون اين کتابخونه رو وقف آستان مقدس امام رضا (سلام) کردن
    به نام خدا

    سلام

    "حاج آقاي وزيري رو ديدم که آروم براي هميشه خوابيده بود..."

    هر دو سه باري که اين جمله رو خوندم يه حال خاصي شدم..
    نه بد نه خوب نه..
    پاسخ

    سلام دقيقا حالي که من اون روز داشتم! اما حاج آقا وزيري مزارشون يجوري بود احساس ميکردي کنارت نشسته و داره به همه درد دلات گوش ميده،... يجوري... مثل... مزار شهدا... يه حس خاص...، خيلي مهربووون!
    + رب 
    کلا هر شهري ميري دنبال کتابخونه اي هاا ;p

    پاسخ

    :) دلخوريم از همون بود که اون بار آخر بود! يعني مقاله بي زبون احتمالا پـَر!!!