با دلخوری رفتم طرف در خروجی، کیفمو تحویل گرفتم و عینک آفتابیمو از زیر یه عالمه خرت و پرت از تهش کشیدم بیرون و چشامو پشتش مخفی کردم آه! آقای شریف به اتفاق همسر و دختر کوچولوشون سمت دیگه ی خروجی ایستاده بودن و تابلو ها رو میدیدن ------ پ.ن1- دیدن یه آشنا، یه آدم خوب وقتی آدم در حال انفجاره، حسابی روحیه آدمو عوض میکنه و مقدار این دگرگونی با اندازه روح اون آدم نسبت مستقیم داره! پ.ن2- کتابخونه ی وزیری همسایه ی مسجد جامع یزده که حاج آقا وزیری در سال 1333.ش اونو تاسیس کردن پ.ن3- موزه ی مردم شناسی یزد توی حیاط پشتی کتابخونه ی وزیری قرار داره به نام خدا امسال روز اول فروردین ساعت سه و نیم یه اتفاق خیلی مشتی تو مشدمون رخ داد! مثل هرسال آقامون مهمون مشدمون بودن و ما کلّــــی کیفور بودیم! مثل هرسال تکلیفمون روشن شد، انشالله عمل کنیم و ازمون راضی باشن. اول اینکه از این جمله خیلی خوشم اومد: http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/22241/B/13920103_0122241.jpg لطفا بیاین با هم داستان خضر و موسی رو به یاد بیاریم! همون موقعی که: - هرکار میتونستیم کردیم اما هیچ رقمه حاجتمون برآورده نشده خودمونو بذاریم جای اونی که خضر کشتی شو سوراخ کرد! بیاین به یاد بیاریم... کمتر به مهربونترین، نسبت ناروا بدیم! من خود دلم از مهر تو لرزید ,وگرنه باید تمام روز، منتظر شب بود و هم تمام شب، منتظر روز! باید منتظر ولی الله بود... بزرگمهر را گفتم: هیچ باشد که نخورند و تن را سود باشد؟ گفت: شِش چیز؛ جامه ی نرم ظفرنامه زرهی از تقوا،مشعلی از ایمان! راه جز با قدم صدق نمی گردد طی!!! ماجرای پیامکی که روز عاشورا منتشر شد
که هم با خورشید چشم تو چشم نشم و هم اینکه چشمای عبوسمو کسی نبینه
مسئول فروش بلیط داشت برای چند تا بازدید کننده ی (احتمالا) خسیس درباره اشیاء موزه و اینکه ارزش دیدن دارن توضیح میداد،
همونطور که میرفتم طرف حیاط...
یکدفعه همه چی عوض شد!
یه چهره ی آشنا دیدم!
یه نفس عمیق کشیدم و بعد با آرامش رفتم توی حیاط، دقیقا گوشه ی سمت چپ حیاط کتابخونه،حاج آقای وزیری رو دیدم که آروم برای همیشه خوابیده بود...
دوم اینکه امسال انتخابات رو در پیش رو داریم آقامون مختصر و مفید فرمودن:
- بد بیاری پشت بد بیاری! خدایا همون قبلی ها کم بود این دردو هم اضافه کردی!
- اصلا دیگه ناامید شدم دیگه دعا نمیکنم خدا که با من قهره!
- خدا بنده خوب زیاد داره به ما نگاه نمیکنه!
- اصلا خدایا چرا من؟!
...
یا اون پدر مادری که بچه شون رو کشت!
تیرم به خطا می رود اما به هدر,نه!
دل خون شده وصلم و لب های تو سرخ است
سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر ,نه
با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟آری! با اهل نظر ؟نه!
بد خلقم و بد عهد زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است مگر نه؟
یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد
یک بار دگر ,بار دگر, بار دگر .....نه!
--فاضل نظری--
دیدار نیکو
صحبت بزرگان
نیکی دیدن از دوستان
گرمابه ی معتدل
بوی خوش
...ظاهر پیامک بسیار حکیمانه است. اما بسیار آرام و حساب شده با کلمات بازی شده است. اوایل پیروزی انقلاب بعضی روزنامه ها چنین تشکیک هایی را ایجاد نمودند که امام فرمودند عزاداریها باید به همان صورت انجام شود و هرچه داریم از محرم و صفراست.
به گزارش فرهنگ نیوز: در طول تاریخ، دشمنان اسلام دریافته اند یکی از کلیدی ترین عوامل حیات اسلام خون شهدای کربلا و نهضت حضرت سید الشهداست. اما آنچه حائز اهمیت است شناخت سلاح های دشمن و نحوه ایجاد تشکیک آنهاست.
یکی از این ابزارها، ایجاد تشکیک در اهداف عاشورایی و ارزش های آن با زبان به ظاهر دوستانه است. به عنوان مثال پیامکی در اوج روزهای عزاداری اهل بیت (سلام) به صورت انبوه منتشر گردید که یکی از مصادیق این موضوع می باشد. در این پیامک عنوان شده است:
"محرم و صفر زمان بالیدن است نه فقط نالیدن، بساطش آموزه است نه موزه، تمرین خوب نگریستن است نه خوب گریستن، نماد شعور مذهب است نه فقط شور مذهب. منتظران مهدی (عج) به هوش باشند که حسین(سلام) را منتظرانش کشتند."
استاد رجبی دوانی در برنامه ای تلویزیونی در این باره گفت:
ظاهر پیامک بسیار حکیمانه است. اما بسیار آرام و حساب شده با کلمات بازی شده است. اوایل پیروزی انقلاب بعضی روزنامه ها چنین تشکیک هایی را ایجاد نمودند که امام فرمودند عزاداریها باید به همان صورت انجام شود و هرچه داریم از محرم و صفراست.
حضرت را منتظرانش به شهادت نرساندند. منتظران حضرت در کوفه نماندند و از آنجا گریختند. تعدادی دیگر نیز چون حجاج ابن مسروق، نافع ابن هلال و ... در بین راه خود را به امام رساندند. آنها از منتظران بودند. لذا نباید تصور کرد که این پیامک ها از واقعیتی سخن می گویند."
گریه موضوعی است که بسیار مورد اهمیت و ارزش در عزاداری اهل بیت است. گریه و روضه، ابزاری است که اهل بیت علیهم السلام بسیارمورد توجه قرار داده اند. در حقیقت میان گریه و شعور دینی تناقضی وجود ندارد.
حجت الاسلام قرائتی نیز در برنامه سمت خدا با عنوان کردن این موضوع که مراجع ما بیش از همه گریه می کردند و بیش از همه هم فکر می کردند در پاسخ به تشکیک دیگری که وهابیت درباره زیارت و طواف حرم امام حسین علیه السلام می نمایند گفت:
در حج یک کعبه داریم که حاجیان دورش می گردند. در کنار آن حجر اسماعیل است که حاجیان نباید از داخل آن طواف کنند. یعنی در حین طواف به خانه ی خدا باید دور حجر اسماعیل هم بگردند.اینجا قبر اسماعیل است. اسماعیل چه کرده که همه باید دور او بگردند. اسماعیل به پدرش گفت: آنچه خدا امر کرده است انجام بده (إفعل ما تؤمر)چون این پسر 13 ساله تسلیم خدا بود همه باید دور قبرش بگردند. حال ببینیم امام حسین علیه السلام چه کرد. اسماعیل یک نفر بود. حضرت ابا عبدالله (سلام)، خودش و خاندانش را فدای اسلام کرد. حال نباید دور ضریحش بگردیم؟
Design By : Pichak |